صابر كرماني

ساخت وبلاگ
ای نور حقیقت ز جمال تو هویداای مظهر حق بوده رخت همچو مسیحاای جان جهان تشنه‌لب دشت حوادثای لعل لبت آب بقا، رهبر و مولاای حسن رخت آئینه ذات الهیای سرو قدت شاخه طوبی دل ماای عشق تو افکنده شرر در همه عالمای لطف تو باشد به سر خلق به هر جاای برتر از اندیشه و افکار خلایقای متصل غیب توئی اصل تولاای دین خدا از تو بسی یافته رونقای نور ولا گشته ز روی تو هویداهم شاهد و مشهود و شهیدابن‌شهیدیسرور به شهیدان جهان والی و والاجوشان به جهان خون تو تا روز قیامتای رهبر خوبان ز تو روشن شده دل‌هاصابر ز حسین‌ابن‌علی فیض و عطا یافتآسوده خیالست ز هر میل و تمنّابرچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۲ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 30 خرداد 1403 ساعت: 11:56

ای جلالِ کبریائی از وجودت آشکارای جمالِ ذاتِ حق ای مُلکِ دل را شهریارای حسین‌بن‌علی ای منبعِ جود و سخاای رخِ نورانیت آئینه‌دارِ کردگارای که عشقت بُرده صبر و طاقت از پیر و جوانای که نامِ نامی تو در دو عالم پایدارای که حُسنِ عالم‌افروزت به‌سانِ نورِ طورموسی جان را نموده از تجلی نورباردر شجاعت ای ولی‌المومنین باشی شهیرچون تو جانباز و فداکاری ندیده روزگاردر سخاوت شهره و ضرب‌المثل در خاص و عامدر رشادت نیست مانندت توئی عالم‌مدارنغمه‌هایت دلنشین و خطبه‌هایت آتشینای عزیزِ فاطمه ای پیشوای نامدارروی دستت شد شهید آن کودکِ پاک و رضیعبوده صبر و طاقتت مانند کوهی استواریکصد و هفتاد و دو جانباز در راهت شهیدگر چه شد مشهور هفتاد و دو تن ای گلعذارنوجوانانِ بنی‌هاشم ز عشقت جان فداحضرتِ عباس در دشتِ بلا شد جان‌نثارخواهرانت وای و ویلاگو اسیر و در‌به‌درخاندانت در مصیبت غمگسار و سوگوارخیمه‌گاهت شد شرربار از جفای خصمِ دونحضرتِ سجاد زین‌العابدین شد بی‌قرارصابرا عشقِ حسین‌بن‌علی فیضت دهدطبعِ شیوای تو باشد پُر ز درِّ شاهواربرچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۳۱۰ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 30 خرداد 1403 ساعت: 11:56

ماهِ تابانِ برجِ زیبائیمی‌نمائی بسی دل‌آرائیدلِ عاشق ز آتشِ عشقتگشته چون لاله‌های صحرائیای خداوندِ مُلکِ حُسن و جمالبر تو زیبد جمال و زیبائیهر که بیند فروغِ رویت رامی‌کند عاشقی و شیدائیاز تو در بوستان و گلشنِ نازسرو آموخت درسِ رعنائیهر که بیند تو را شود مجنونمظهرِ آن و حُسنِ لیلائیاز فراقِ تو صابرِ بیدلبنهد سر به کوی رسوائیبرچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۷۸۰ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 2 خرداد 1403 ساعت: 15:42

سلطان ملک ارتضا، مولی علی موسی‌الرضاآئینه ذات خدا، مولی علی موسی‌الرضابحر کرم، کان عطا، سرحلقه اهل ولادر امر او بودی قضا، مولی علی موسی‌الرضاآن رهبر راه یقین مسموم زهر ظلم و کینبر امر حق بودی رضا، مولی علی موسی‌الرضاموسی بن جعفر آن پدر، میر امم، فخر بشردل یافت از نورش جلا، مولی علی موسی‌الرضاسال محق مولود او، تابان رخ مسعود اودریای رحمت از سخا، مولی علی موسی‌الرضامولود یا ذیقعده دان، بد نام مادر خیزرانسلطان اقلیم صفا، مولی علی موسی‌الرضاهم نجمه و هم باهره، مادر ملقب طاهرهباشد امام‌الاتقیا، مولی علی موسی‌الرضامیرولا، فاضل رضی، صابر، وفی باصفاالقاب آن ایزدنما، مولی علی موسی‌الرضاپنجاه و پنج آن رهنما از سال در دار فناعمرش بدی ای باولا، مولی علی موسی‌الرضاشمس هدایت بوده او، آن مظهر آیات هودین خدا را رهنما، مولی علی موسی‌الرضاصابر غلام درگهش، کمتر بد از خاک رهشباشد ولی اولیا، مولی علی موسی‌الرضابرچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۳۱ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 2 خرداد 1403 ساعت: 15:42